سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دانش، همنشین نیکویی برای ایمان است . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 10

متن سخنرانی دکتر حاج حسین الله کرم در سالگرد شهید کبیری در ادامه مطلبپنج‌شنبه گذشته اولین سالگرد شهید حسین غلام کبیری از شهدای راه دفاع از انقلاب اسلامی در مقابله با جریان فتنه‌ای که می‌خواست کشور را با بحران داخلی مواجه کند، در بهشت زهرا(س) با سخنرانی دکتر حاج حسین الله‌کرم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار رجانیوز، الله‌کرم در
سخنرانی خود با اشاره به جمله‌ای از رهبر معظم انقلاب مبنی بر افضلیت
شهدای فتنه، به تبیین مبانی این تعریف پرداخت که متن کامل این سخنرانی در
ادامه آمده است:

مقام معظم رهبری در رابطه با این شهید و
دیگر شهدای فتنه فرمودند: افضل شهدای انقلاب اسلامی هستند. سخن من این است
این برتری و افضلیت این شهید بر شهدای انقلاب اسلامی و شهدای دوران دفاع
مقدس چیست؟

قبل از صحبت هایم به ساحت مقدس پدر
بزرگوار و خانواده محترم این شهید که چنین آقازاده ای را که شهید دوران
بصیرت است، تقدیم راه انقلاب اسلامی کرده اند و امروز را به یادبود شهید
بزرگوارشان در اینجا مجلس به پا کرده اند، عرض ادب می‌کنم. جمع ما اینجا
این نگاه و این کلام را نسبت به این شهید دارد که ما دنباله رو این شهید
هستیم.

اولین و مهمترین برتری شهید کبیری به
شهدای انقلاب اسلامی در وضعیتی است که آن‌ها به سر می بردند. انقلاب چراغ
فروزانی بود که در جهان پر از ظلمت به وجود آمد، پیروزی مستضعفین بر
مستکبرین بود، پیروزی دین در عرصه ای بود که حاکمیت بی دینی در شوروری
سابق و تز جدایی دین از حکومت در غرب حاکم بود، انقلاب اسلامی نوید پیروزی
ما پابرهنگان بر کاخ نشینان بود، شهدای آن دوران، شهدای بسیار با فضیلتی
هستند؛ شهدایی که توانستند با مشت و خون بر شمشیر پیروز شوند. شهدایی که
فقط و فقط نفس امام(ره) بود که آن‌ها را به کوچه و خیابان ها برای پیروزی
انقلاب می‌آورد، شهدا در رأس جامعه اسلامی بودند که به فرمان امام به حرکت
درآمده بود، پس این شهدا جایگاه بسیار والایی دارند خصوصاً وقتی که امام
فرمود: "این مردم، از مردم حجاز در صدر اسلام و زمان رسول خدا(ص) بالاتر
هستند و شهدایشان شهدای با فضیلتی خواهند بود."

در دهه اول انقلاب در سال 60 وقتی
منافقین کودتای نظامی‌اشان را به فرماندهی بازرگان و بنی صدر و سرکرده
منافقین انجام دادند و در خیابان ها بلوا و اردوکشی به راه انداختند و
شهدای ما را در خیابان فردوسی با کاردهای موکت بری سر بریدند، این شهدا
شهدای با فضیلتی بودند و چهره نفاق را به جهان نشان دادند و در مقابل آنها
ایستادند و از نظام نو پا دفاع کردند.

شهدای دوران دفاع مقدس جایگاه بسیار
والایی داشتند. آنها هم در مقابل دشمنی جنگیدند که از شرق و غرب حمایت می
شد. صدام یک جنگ نیابتی و وکالتی را علیه انقلاب اسلامی شروع کرده بود،
شهدای دوران دفاع مقدس، شهدایی مثل شهید وزوایی، شهید علیرضا موحد دانش،
شهدای بسیار با فضیلتی درآن دوران دارند و بعد از شهدای اهل بیت و شهدای
روز عاشورا اینها از دیگر شهدا برتر و والامقام تر هستند.

امام فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد،
چرا که اراده انسان‌های مبارز در طول اراده خدا قرار گرفت و پیروزی بزرگی
نصیب‌شان شد. وقتی که خرمشهر را خدا آزاد می‌کند، سربازان افتخار این را
دارند که تحت فرماندهی ایزد متعال عملیات کنند و به شهادت برسند، پس شهدای
عمیلت فتح المبین و بیت المقدس هم شهدای با فضیلتی هستند.

شهدای بدون مرز، شهدایی که در فلسطین و
لبنان و در اقصی نقاط جهان به شهادت رسیدند و همچنین شهدایی که اخیرا در
کاروان آزادی به شهادت رسیدند، آنها هم شهدای با فضیلتی هستند.

اما چرا شهید کبیری و کبیری ها با فضیلت
تر از دیگرشهدا هستند، اگر این را خوب درک کنیم، تردیدی نخواهیم داشت که
راه این شهید پررهرو خواهد بود.البته برای ما افتخار خواهد بود که راه این
شهدا را ادامه دهیم اما با چشم باز و با بصیرت. بصیرتی که مقام معظم رهبری
فرمودند یعنی فهم عمیق. این شهدا، شهدای دورانی هستند به نام بصیرت و
تولید بصیرت. به عبارت بهتر، خون شهید کبیری ها بصیرت تولید می‌کند، از
آنجایی که در این نبرد یعنی جنگ نرم با دشمن اساس حرکت رزمندگان و مدافعین
و شهدا و دنباله‌روهای شهدا تولید بصیرت است، این شهید، افضل بر شهدا می
شود.

در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی،
جنگ ما جنگ سخت بود؛ یعنی دشمن مشخص به ما حمله می‌کرد و ما در مقابل او
می‌ایستادیم. شهدای ما وقتی به کوچه و خیابان ها می‌آمدند، مردم برای آنها
سرو دست می شکستند. اما بنده هرگز مظلومیت شهید کبیری و خانواده شهید
کبیری و خانواده اش را از یاد نمی برم، اولین جلسه ای که ما منزل این
خانواده بزرگوار حاضر شدیم، دیدیم که این خانواده در محله و شهرشان غریب
هستند، این که بخواهند شهید را سر دست بگیرند و به همه عالم افتخار کنند،
که افتخار هم دارد و ما هم افتخار می‌کنیم اما مجبور به نوعی پنهان سازی
بودند. آیا ما به یاد شهید بصیرت ساز یعنی حضرت زهرا(س) نمی افتیم،
مظلومیت آن حضرت است که خانواده او و شما ادامه دهندگان راه او و
دوستداران این شهید را طاقت می دهد که بتوانیم این راه را بروید. حضرت
زهرا(س) با آن همه جراحاتی که بر سر و صورت و بازوی مبارک‌شان وارد شده
بود، در آن وضعیت به امیرالمومنین(ع) فرمودند که یا علی وسیله ای مهیا کن؛
چهارپایی آوردند و حسنین را در عقب و جلو نشاندند و به در خانه‌ی صحابه
حرکت کردند. آن حضرت به دنبال آگاه سازی و ایجاد بصیرت در بین مردمی بودند
که نامشان با پیامبر(ص) عجین شده بود؛ کسانی که صحابه و انصار پیامبر(ص)
بودند، به در خانه چنین کسانی می‌رفت اما حرف او خریداری در آن جامعه
نداشت. وقتی جامعه ای کر و کور باشد و نشنود یا نخواهد بشنود یا تحت زور
یا تبلیغات واقع شده باشد و نتواند فهم دقیق داشته باشد، در اینجا باید چه
کرد؟ در اینجا ادامه بصیرت‌بخشی و روشنگری مهم بود.

حضرت
زهرا(س) شهادتشان را اینگونه ترسیم کردند که یا علی من را شبانه غسل و کفن
و دفن کن. هیچ کس از این افراد را نمی خواهم بر من نماز بگذارند؛ حضرت چرا
این کار را کرد؟

می خواهد بعد از شهادتش با پنهان ماندن
حتی قبرش، همیشه تولیدگر بصیرت باشد. کسانی که امروز هنوز، مدینه مشرف
می‌شوند می‌گویند مگر پیامبر چند فرزند داشت؟ آن یک فرزند کجاست؟ چرا در
کنار پدرش دفن نشده؟ چرا دیگران آنجا دفن شده اند؟ قبر او کجاست؟ این
گمشدگی قبر، تولید بصیرت می‌کند، هنوز که هنوز است، وقتی شهدای گمنام ما
می آیند، ما می‌فهمیم که این شهدای گمنام برای تولید بصیرت و فهم می آیند،
می‌خواهند راه حضرت زهرا(س) را بروند. وقتی ما به کنار مزار شهدای گمنام
می‌رویم این را درک می‌کنیم که آنها فریاد می‌زنند چشم‌هایتان را باز
کنید، ما می‌خواستیم راه زهرای اطهر(س) را برویم.

شهید ابراهیم هادی که هنوز پیکرش نیامده،
یکی از همین شهدای گمنام است، به خود بنده فرمود که اگر من شهید شدم، مرا
رها کن و برو، من می‌خواهم با پنهان ماندن قبرم گمنامی خود را در راستای
اولین شهید مظلوم عالم بشریت حضرت زهرا(س) قرار دهم، می‌گفت دوست دارم
اسیر شوم تا آنچه را که بر زینب کبری(س) آمده است، احساس کنم. اگر امروز
او را یاد می‌کنیم، یاد بصیرت و فهم عمیقی که حضرت زهرا(س) تولید کرد ،می
افتیم، او می‌خواست بگوید من را کسانی به شهادت رساندند که حکومت الهی را
نفی کردند. حکومت الهی چه بود؟ زهرای اطهر(س) چه بصیرتی را دارد که شهید
کبیری آن بصیرت را می سازد. ولی بدانید این شهید افضل است بر ابراهیم هادی
ومحسن وزوایی و شهید موحد دانش، چرا که نایب امام زمان می‌گوید او افضل
است.

حرف حقیقی و اساسی بنده در این است که افضلیت او به تولید بصیرت است چرا که حضرت زهرا(س) این خط پنهانی و شهادت طلبی را ایجاد کرد.

ما دو نوع مردم سالاری و دمکراسی امروز
را می‌توانیم تعریف کنیم. در اسلام این دو نوع یکی در غدیر رخ داد و دیگری
در سقیفه؛ در غدیر مردم آمدند با کسی که از سوی خداوند و رسولش به مردم
برای ادامه حرکت رسالت در جایگاه ولایت معرفی شده بود، بیعت کردند. غدیر
مردم سالاری و دمکراسی است، چون مردم به فردی به‌عنوان مولا و رهبر رأی می
دهند که خدا او را انتخاب کرده است.

در اینجا یک نقشی وجود دارد و آن نقش خدا
و نقش رسول خدا(ص) است. ما برای اینکه بتوانیم با طاغوت و سرمایه دار زالو
صفت بجنگیم، بتوانیم با تفکرات الحادی چپ‌گرا بجنگیم، نیاز به رهبری الهی
داریم. مراجعه ما به این رهبر الهی، نوعی از دمکراسی است که حضرت زهرا(س)
می خواهند آن را نشان بدهند، بصیرت این است که خدایا ما از آن کسی که تو
او را برای مبارزه با طواغیت برای ما قرار می دهی، پیروی می کنیم.

اما دموکراسی دوم دموکراسی نخبه گرا بود،
کسانی در سقیفه نشستند، گقتند ما رهبر دیکته شده‌ی الهی نمی خواهیم. کاری
نداریم که خداوند تعیین کننده باشد و ما اورا بپذیریم، ما خودمان عقل‌مان
می رسد، نخبگان در دوران رسول خدا(ص) دور هم جمع شدند و خلیفه‌ی اول را
مشخص کردند. اما این دو تفکر یکی جایگاه تدبیر و اراده‌ی الهی را در مردم
سالاری نشان می دهد و در جای دیگر، خدا کنار گذاشته می شود و نخبگان قرار
می گیرند، اینجا حضرت زهرا(س) شهادتش، حرکتش، پنهان ماندن قبرش به مفهوم
این است که مردم بدانید، من با کسانی که در سقیفه نشستند و مردم سالاری
نخبه گرا و دموکراسی الیتیزم را مطرح کردند، مخالفم. نشانه اش چیست؟ فرمود
علی جان اجازه نده اینها برسر پیکر من حاضر شوند و نماز بخوانند. نگذار
حتی محل قبر من را بدانند.

این تولید بصیرت است که ما کدام دموکراسی
و مردم سالاری را بپذیریم. مردم سالاری غدیر که خدا و مردم نقش دارند یا
مردم سالاری و دموکراسی نخبه گرا؟ آن چیزی که حضرت زهرا (س) نشان داد،
غدیر بود.

در دوران اخیر که شهید کبیری افضل شهدای
انقلاب اسلامی لقب می گیرد، اینجا ما با همین دو دیدگاه روبرو هستیم. سران
فتنه طرفدار دیدگاه نخبه گرایی هستند. این دیدگاه در آن روزهای صدر اسلام
جواب داد. موجب شد که خلیفه‌ی دوم کشورگشایی بسیار زیادی در آفریقا و آسیا
و قفقاز و آسیای میانه داشته باشد، در همان دوران، ایران به اسلام می
پیوندد. یعنی موفقیت ظاهری دارد اما هم مردم سالاری و دموکراسی نخبه گرایی
در بعضی از جاهای دنیا جواب داده و موجب توسعه و پیشرفت شده، عده ای در
ایران به رهبریت سران فتنه، معتقد به دموکراسی نخبه گرا هستند. در اینجا
شعار اساسی این است که آیا ولی فقیه یعنی نائب امام زمان(عج) نقش دارد؟
اراده‌ی الهی نقش دارد؟

امام در پیروزی خرمشهر فرمود خدا خرمشهر
را آزاد کرد. پس رزمنده ها چه کردند؟ رزمندگان اراده‌اشان در طول اراده‌ی
الهی قرار گرفت و موجب کمک خداوند شد، در این صورت، پیروزی بزرگی نصیب ما
شد و این یعنی نقش خدا. انسان‌های با ایمان و با تقوا، انسان‌هایی هستند
که مدیریت‌شان، مدیریت الهی است، یعنی ساده زیستی در چهره‌ی آنان موج می
زند. به چهره‌ی این پدر شهید نگاه کنید، اصلاً به چهره اش از لحاظ ایمان
قبطه می خورید، نه از داشتن ساعت و کت و شلواری که از آمریکا سفارش داده
باشند. مگر بعضی از مدیران نخبه گرای ما امروز این طور نیستند؟ وقتی راه
می روند، مردم به لباس و خانه و ماشین آنها غبطه می خورند، این مدیریت
باید نفی شود.

این مدیریت در شکل نخبه گرایی جایگاه
دارد. بچه هایشان باید در انگلستان و امریکا درس بخوانند، قانون فقط باید
برای محرومین باشد و نخبگان فوق قانون‌اند؛ این دیدگاه نخبه گرایی است.
اما محصول این دیدگاه، فاصله‌ی طبقاتی، به‌هم ریختگی خانواده، اباحه‌گری،
فساد و گسترش فحشا بوده است. اگر اینها پیشرفت است، ما این را نمی خواستیم
و نمی خواهیم.

شهدای دوران فتنه به دهان این جریان زدند. برای این جریان، رأی مردم اهمیتی ندارد.

رسیدند خدمت مقام معظم رهبری و گفتند که
شما جلوی احمدی نژاد را بگیرید، ما هم جلوی خاتمی را می گیریم. دو نفر
بیایند، ناطق نوری و حسن روحانی، هر کدام از این دو نفر از صندوق بیرون
آمد، او رئیس جمهور باشد. این یعنی دیدگاه نخبه گرایی، یعنی بنشینند و به
رهبری فشار بیاورند که باید یکی از این دو نفر باشند. ایشان می فرماید ما
مراجعه به آرای مردم می کنیم، آن کسی که از صندوق های مردم بیرون بیاید،
همان مقبول است.

طرح دوم اینها دولت وحدت ملی است، وحدت
با چه کسانی؟ و حدت با عده ای که عمری ملت ما را ذیل دیدگاه نخبه گرایی در
انقلاب اسلامی به عنوان این که ما را می خواهند به پیشرفت برسانند، تحقیر
کردند. اینها در غرب درس خواندند، زندگی های آنچنانی دارندو اینها باید
بیایند و ما مطیع آنها شویم.

آقای
رئیس مجلس بعد از حرف آقای هاشمی رفسنجانی رفت به دنبال سی سالگی مجلس
انقلاب، تمام نمایندگانی که سی سال در این مجلس بودند همه را دعوت کرد و
بلندگو را داد دست ملی مذهبی هایی که دور اول و دوم در مجلس بودند. این شد
وحدت، وحدت مارکسیستی، اسلامی، امپریالیستی و لیبرالی، وحدتی که آقایان می
خواستند با آن رأی مردم را زیر پا بگذارند. این دیدگاه نخبه گرایی در کشور
ما بود.

مرحله‌ی سوم، دولت ائتلافی را مطرح کردند
که در این دولت بتوانند افراد دیگری را در کنار احمدی نژاد بیاورند و باز
از مردم رأی بگیرند و رأی ها را تجزیه کنند تا شاید نماینده‌ی خودشان از
صندوق بیرون آید.

مقام معظم رهبری به هیچ کدام از این
وضعیت ها تن ندادند و این فشارها را نپذیرفتند، در نماز جمعه‌ی بعد از
انتخابات هم فرمودند امام باج نداد من هم باج نمی دهم. شهدای عدم باج دهی
به نخبگان آمریکا محور، این شهدا بودند. شهدایی که حرکت کردند، ما به سوی
آن مردم سالاری که خدا در آن نقش دارد، حرکت کنیم و در آن محور بگردیم،
این شهدا بودند و امروز چیزی که تولید می کنند، بصیرت است.

جامعه‌ی ما این را درک کند که عده ای رأی
مردم را هیچ می دانند. عده ای که یک روز رأی مردم با آنها بود، می گفتند
امام فرموده اند میزان رأی مردم است اما امروز می گویند میزان، رأی نخبگان
است. مردم باید تن بدهند به آنچه نخبگان فکر می‌کنند. اگرمردم اجرا
نکردند، باید هزینه بدهند، باید شهید بدهند و هشت ماه در خیابان ها دنبال
توطئه گران و وضعیت توطئه بگردند.

شبانه روز در خیابان باشند، امکانات‌شان
از دست برود، مردم در طول این هشت ماه ضربه های اقتصادی بخورند، آبروی
نظام اسلامی در جهان برود که 85 درصد آمدند و موجب درگیری شدند.

آقای خاتمی چرا از روزنامه نگاران دوم
خردادی افراد را دستچین و از زیر قرآن رد می‌کنید، می‌فرستید انگلیس کار
کنند؟ چرا آن آقا می رود به کشورهای عربی گدایی صد هزار یورو را می‌کند تا
برای انتخابات آقای موسوی تبلیغات کند و آنها بگویند شما بیایید در مراکز
استراتیژیک ما سخنرانی کنید و بگویید جزایر متعلق به ایران نیست تا ما به
شما پول بدهیم؟

چرا این شهدا افضل هستند، برای اینکه فقط
با جریان نخبه گرایی دوران صدر اسلام نجنگیدند، با کسانی جنگیدند که برای
رسیدن به قدرت آماده بودند، حیثیت کشور را بفروشند.

جنگ ما در این هشت ماه، جنگی بود که عده
ای آمدند به اندیشه و تفکر اسلامی ما و ولایت فقیه حمله کردند. آنها می
خواستند آن نماینده محوری را که اندیشه و تفکر جامعه را با تفکر قرآنی و
اسلامی پیوند، می‌زد، از بین ببرند. در دوران دفاع مقدس چه زمانی ما این
مشکل را داشتیم؟ کی ما با منافقین روبرو بودیم که در اندام و چهره مدافع
به اصطلاح خط امام در بیایند و به جای عدالت خواهی، سرمایه محوری را
جایگزین کنند، به جای مبارزه با استکبار، رفاقت با استکبار را انتخاب
کنند، به جای ساده زیستی، زندگی و منش مدیریت غربی را حاکم کنند. هر یک از
اینها برای یک شهید کافی است که افضل شهدا قرار بگیرد.

سیدالشهداء(ع) وقتی دید عقول تحت تأثیر
فشار دشمن قرار دارد، وقتی که دید اندیشه و تفکر جای خودش را به خشم و
غضب، یا دریافت منابع و پول و جایگاه داده است، در چنین جایی از حرکت
همسر، خانواده، افراد نزدیک خود سود برد تا بتواند احساسات را در استخدام
عقول قرار دهد تا به آنها نشان دهد که حرکت انقلاب اسلامی چیست.

وقتی اندیشه و تفکر ما در جنگ مورد حمله
قرار می گیرد، فقط خون شهدا می تواند موجب بازگشت عقول ما به دین قرار
گیرد. تشعشع خون شهداست که می تواند آلام دردها را از چهره بزداید و غبار
فتنه را از اندیشه‌ی ما بر گیرد.

مقام معظم رهبری فرمودند فتنه یعنی به‌هم
پیچیدن حق و باطل و چیزی که می تواند غبار فتنه را بزداید، بصیرت است.
شهید ما افضل است چرا که شهید ایام بصیرت سازی است، این افتخار ماست که به
همراه او و در مسیر او قرار گیریم.

بعضی می گویند چرا سران فتنه محاکمه نمی
شوند، برای اینکه بصیرت ملی می تواند علیه هر یک از اینها صورت جلسه‌ی
محاکمه بنویسد. آن چیزی که در 14 خرداد اتفاق افتاد، صورت جلسه ای بود که
دو و نیم میلیون نفر علیه خائنین به راه امام(ره) نوشتند. همان موقعی که
سید حسین خمینی در یک سخنرانی در مشهد اسلحه کشید امام فرمودند که اگر
مقاومت کرد او را با تیر بزنید، مشی امام این است که اگر پسر نوح هم با
بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد.

مردم در روز 14 خرداد دو عکس دیدند، یکی
این بود که سید حسن مصطفوی در یک مجلس عروسی که سران فتنه همراه با افراد
کراواتی به دور هم نشسته اند. وقتی دیدند که پیش نماز ایستاده و یوسف
صانعی هم پشت سر او نماز می خواند مردم فهمیدند که امروز بیت امام را می
خواهند مقابل بیت رهبری نگه دارند، اینجا بود که صورت جلسه‌ی محاکمه‌ی این
افراد در همان جا در صحن مرحوم آقا سید مصطفی خمینی نوشته شد، این تولید و
تداوم بصیرت است.

اگر بصیرت وجود داشته باشد، رهبران فتنه
در هر جایی که حاضر شوند مانند کروبی که بر سر مزار شهدای انقلاب حاضر شد
و مردم او را با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه بیرون کردند، با آن‌ها برخورد
می‌شود. این کیفر خواست مردم علیه کسانی است که فکر می کنند که در جامعه
بصیرت وجود ندارد.
 نوشته شده توسط ... در دوشنبه 89/4/21 و ساعت 3:16 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

دکتر حاج حسین الله کرم
...

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 8
مجموع بازدیدها: 15918
جستجو در صفحه

خبر نامه